اقتصاد بازار و اقتصاد دستوری دو قطب مهم و افراطی توی سازماندهی فعالیت‌های اقتصادی هستن. توی این دو اقتصاد فرق اصلی به کسانی که عوامل تولید و مکانیسم‌های قیمت گذاری رو کنترل میکنن، برمیگرده. میشه گفت فعالیت توی اقتصاد بازار برنامه ریزی شده نیست و این نوع اقتصاد توسط هیچ مقام مرکزی یا دولتی سازماندهی نمیشه، بلکه بر اساس عرضه و تقاضای کالاها و خدمات تعیین میشه. آمریکا، انگلیس و ژاپن همشون نمونه‌هایی از اقتصادهای بازار هستن.

در طرف دیگه، اقتصاد دستوری قرار داره که توسط یک دولت متمرکز سازماندهی میشه. توی این اقتصاد، دولت مالک اکثر کسب و کارهاس و اونجا مقامات دولتی همه عوامل تولید رو هدایت میکنن. آلمان شرقی، کره شمالی و اتحاد جماهیر شوروی سابق نمونه‌هایی از اقتصادهای دستوری یا فرمایشی هستن. از طرفی میشه گفت خیلی از اقتصادها هم وجود دارن که ترکیبی از اصول اقتصاد بازار و دستوری رو در خودشون دارن. این مقاله از سایت دیفرتو سعی داره تفاوت اقتصاد بازار و اقتصاد دستوری رو به شما توضیح بده پس تا آخر این مطلب ما رو همراهی کنین. 

اقتصاد بازار چیه؟

دو جنبه اساسی تو اقتصاد بازار، مالکیت خصوصی روی ابزار تولید و مبادلات داوطلبانه بین فعالان اقتصادیه. اقتصادهای بازار ارتباط نزدیکی با سرمایه داری دارن چون توی اون افراد و کسب و کارها مالک همه منابع هستن و میتونن بدون اجازه مقام‌های دولتی با همدیگه مبادلات و قراردادهای اقتصادی داشته باشن. در واقع برای این مبادلات ناهماهنگ یک اصطلاح کلی به کار میبرن که اون بازاره.

یکی از اولین اقتصاددان‌هایی که فعالیت بازار رو بررسی میکرد، شخصی به اسم آدام اسمیت بود که این فعالیت‌ها رو به «دست نامرئی» تشبیه میکرد، چون این روش اقتصادی منابع رو بین مردم توزیع میکرد. توی اقتصاد بازار ترجیحات مصرف کننده و کمبود منابع تعیین میکنه که کدوم کالا و چه مقدار تولید بشه. همچنین قیمت‌ها توی اقتصاد بازار به‌عنوان سیگنال‌هایی برای تولیدکننده‌ها و مصرف‌کننده‌ها عمل میکنن تا از این سیگنال‌های قیمت برای کمک به تصمیم خرید یا سرمایه گذاری استفاده کنن. توی اقتصاد بازار دولت‌ها از طریق مالیات و مقررات، نقشی جزئی توی جهت گیری فعالیت‌های اقتصادی ایفا میکنن.

یعنی توی اقتصاد بازار نظارت کمی روی کسب و کارها وجود داره و از مصرف کننده‌ها انتظار میره که مراقب منافع خودشون باشن تا از خودشون در برابر تقلب و سوء استفاده محافظت کنن. اقتصادهای بازاری این ویژگی رو دارن که افراد کمتر خوش شانس کمی نگران عدم دسترسی به کالاها و خدمات یا فرصت‌های ضروری باشن.

کارل مارکس یکی از اقتصاددان‌های برجسته آلمانی استدلال میکنه که اقتصاد بازار ذاتاً نابرابر و ناعادلانه هست چون ثروت و قدرت در اختیار صاحبان سرمایه قرار گرفته بعد از این نظریه بود که مارکس اصطلاح سرمایه داری رو رایج کرد. جان مینارد کینز که یک اقتصاددان معروف انگلیسی بود، اعتقاد داشت اقتصادهای بازاری خالص نمیتونن به رکودهای بزرگ اقتصادی پاسخ موثری بدن و در عوض از مداخله عمده دولت برای تنظیم چرخه‌های تجاری حمایت میکرد. تقریبا بعد از انقلاب‌های سیاسی سال ۱۹۸۹ بود که خیلی از اقتصادهای دستوری سابق، اقتصاد بازاری آزاد رو پذیرفتن.

اقتصاد دستوری چیه؟

توی یک اقتصاد دستوری، دولت‌ها مالک زمین، سرمایه و منابع تولید هستن پس مقامات دولتی تعیین میکنن که چه وقت، کجا و چه مقدار تولید انجام بشه. بعضی اوقات از اقتصاد دستوری به‌عنوان اقتصاد برنامه ریزی شده هم یاد میکنن. مشهورترین نمونه این نوع اقتصاد، اقتصاد اتحاد جماهیر شوروی سابق بود که تحت یک سیستم کمونیستی عمل میکرد.

از اونجایی که تصمیم گیری توی اقتصادهای دستوری متمرکز و از بالا به پایین هست پس یعنی دولت تمام عرضه رو کنترل میکنه و تمام تقاضا بازار رو تعیین میکنه. اقتصاد دستوری نمیزاره قیمت‌ها به طور طبیعی مثل اقتصاد بازار ایجاد بشن به این معنی که قیمت‌ها توی اقتصاد دستوری باید توسط مقامات دولتی تعیین بشن.

لودویگ فون میزس اقتصاددان اهل اتریش اعتقاد داشت که اقتصادهای دستوری غیرقابل دفاع و محکوم به شکست هستن، چون هیچ قیمت منطقی بدون مالکیت خصوصی و تولید رقابتی نمیتونه به وجود بیاد. حالت دستوری باعث ایجاد کمبود یا مازاد محصول میشه.

میلتون فریدمن اقتصاددان آمریکایی هم توضیح میده که اقتصادهای دستوری آزادی فردی رو برای فعالیت‌های اقتصادی محدود میکنن. همچنین معتقد بود که تصمیمات اقتصادی توی یک اقتصاد دستوری بر اساس منافع اشخاص سیاسی یا مقامات دولتی اتخاذ میشه و باعث رشد اقتصادی نمیشه.

فرق بین اقتصاد بازار و اقتصاد دستوری چیه؟

همیشه توی اقتصادهای بازاری بر خلاف اقتصاد دستوری از مالکیت خصوصی به‌عنوان ابزار تولید، مبادلات و قراردادهای اقتصادی داوطلبانه استفاده میکنن. مثلا توی اقتصاد دستوری، دولت‌ها مالک عوامل تولید هستن به همین خاطر قیمت‌ها و برنامه‌های تولید رو دولت تعیین میکنه. در حالیکه توی اقتصاد بازار، قیمت‌ها به صورت طبیعی بر اساس عرضه و تقاضا تعیین میشن.

عمدتا کشورها یا به‌عنوان یک اقتصاد دستوری یا به‌عنوان یک اقتصاد بازاری کنترل میشن ولی توی هر کدوم از اینها، جنبه‌هایی از هر دو روش اقتصادی یعنی بازار و دستوری رو میشه به طور همزمان دید. از اونجایی که یک اقتصاد دستوری نیاز به یک دولت اداری بزرگ داره، پس سیستم اقتصاد دستوری یک کشور برخلاف اقتصاد بازار، ارتباط تنگاتنگی با نظام سیاسیش داره.

اقتصاد دستوری، ملاحظات کلان اقتصادی، سیاسی و تخصیص منابع رو تعیین میکنه، درحالیکه توی اقتصاد بازار، سود و زیان افراد و شرکت‌ها تعیین کننده تخصیص منابع هست. دلیلش هم اینه که اقتصادهای دستوریی به دنبال تامین نیازها و فرصت‌های اساسی برای همه اعضا هستن. البته این دو اقتصاد مزایای خودشون رو هم دارن که دونستن اونها درک بهتری از تفاوت این دو اقتصاد به ما میده پس در ادامه اونها رو بررسی میکنیم.

فرق بین اقتصاد بازار و اقتصاد دستوری چیه؟

مزایای اقتصاد بازار چیه؟

توی اقتصاد بازار، قیمت‌ها با تصمیمات هزاران مصرف کننده و تولیدکننده تعیین میشه که هر کدوم به نفع خودشون عمل میکنن. تلاش برای به دست آوردن سود و رقابت بین مشاغل مختلف، انگیزه‌ای رو برای تولیدکننده‌ها فراهم میکنه تا مطلوب‌ترین و مقرون به صرفه‌ترین محصولات رو با بهترین قیمت ممکن ارائه بدن.

مزایای اقتصاد دستوری چیه؟

اقتصاد دستوری به یک کشور اجازه میده تا منابع رو به سمت اولویت‌هایی که به اندازه کافی توسط نیروهای بازار آزاد ارائه نمیشن، هدایت کنه. این مزیت باعث شد خیلی از کشورهای دارای اقتصاد بازاری هم اقدامات برنامه ریزی شده مرکزی رو توی جنگ یا بحران‌ها اتخاذ کنن و از کمبودها جلوگیری کنن. مثلا در طول وضعیت اضطراری شیوع ویروس COVID-19، آمریکا از قانون تولید دفاعی استفاده کرد تا دستور تولید واکسن و تجهیزات آزمایشگاهی رو برای کنترل سریع این ویروس صادر کنه.

اقتصاد مختلط چیه؟

یک اقتصاد مختلط عناصر سوسیالیسم و سرمایه داری رو با هم ترکیب میکنه و دولت به طور مرتب توی بازار مداخله میکنه تا از کمبودها جلوگیری کنه و مشکلات اقتصادی رو برطرف کنه. کشورهایی مثل چین، سنگاپور، انگلستان و خیلی از کشورهای اروپایی نمونه‌های کلاسیک اقتصادهای مختلط هستن، چون بخش عمومی بزرگ و دولت رفاهی دارن. به طور کلی میشه گفت تقریباً هر کشوری توی دنیا تا حدی یک اقتصاد مختلط هستن.

جمع‌بندی

امروزه بیشتر کشورها برای کنترل اقتصاد خودشون از هر دو عناصر اقتصاد بازار و اقتصاد دستوری استفاده میکنن. مثلا کوبا مدت‌ها یک اقتصاد دستوری بود ولی اصلاحات جدید بازاری رو برای بهبود وضعیت کشور انجام داده و خیلی از کسب و کارها خصوصی شدن و با دستور دولت کار نمیکنن. برعکس این هم تو دنیای امروز وجود داره، مثلا اقتصاد کشور آمریکا که یک اقتصاد بازاریه، برای بسیج کردن مردم در طول جنگ جهانی دوم به اقتصاد برنامه ریزی شده روی آورد. همچنین این کشور عناصر دیگه‌ای از اقتصاد دستوری مثل پرداخت یارانه و برنامه‌های رفاهی دیگه رو هنوز انجام میده.

در آخر توجه به این نکته مهمه که نوع مدیریت اقتصادی ممکنه روی چشم انداز سیاسی یک کشور تأثیر بذاره. به‌عنوان مثال اقتصادهای دستوری احتمالاً به رژیم‌های مستبد تبدیل میشن، چون آزادی اقتصادی با آزادی سیاسی ارتباط نزدیکی داره. 

به نظر شما فرق اقتصاد بازار و اقتصاد دستوری که در این مقاله توضیح داده شد، درست بوده؟

اگر شما اطلاعات بیشتری از تفاوت اقتصاد بازار و اقتصاد دستوری می‌دونید یا فکر می‌کنید تعریف دقیقتری وجود داره، حتما در بخش نظرات، برای ما ارسال کنید تا مقاله رو اصلاح و تکمیل کنیم.

منابع:

www.investopedia.com

چقدر راضی بودی؟!