وقتی صحبت از تأثیرگذاری یا اصلاح دیگران میشه. دو موقعیت تو حوزه مدیریت وجود داره که دست به دست هم میدن که یکی قدرته و اونیکی اختیاره. این دوتا بیشتر برای مجبور کردن افراد به انجام یک روش خاص استفاده میشه. خیلی از مردم این باورو دارن که قدرت و اختیار مترادف هم هستن، ولی مرز باریکی بین این دوتا وجود داره. برای دونستن تفاوت اختیار و قدرت، این مقاله از سایت دیفرتو رو دنبال کنین.
اختیار بهعنوان قدرت مشروعی تعریف میشه که یک شخص یا گروهی از افراد منفرد اون رو دارن و روی دیگران اعمال میکنن. از این بهعنوان قدرت مشروع یاد میشه، چون به قدرتی اطلاق میشه که افراد توافق میکنن طبق رویههای خاص از اون پیروی کنن. مردم از اونهایی که توی مناصب قدرت هستن و اختیاراتی دارن اطاعت میکنن یا به حرفهاشون گوش میکنن، مردم معتقدن این افراد اساساً مورد احترام هستن یا فقط به این دلیله که معتقدن این افراد شایسته احترام هستن.
یک مثال معمول از نحوه ارتباط مردم با شخصیتهای اختیاردار توی موقعیتهای روزمره، برخورد بین یک افسر پلیس و یک شهروند عادیه. شخصیتهای دیگه اختیاردار که مردم عموماً به اونها احترام میزارن، مقامات دولتی و نمایندههای منتخبشون هستن. اختیار برای دستیابی به اهداف سازمان به مقامات عالی رتبه اعطا میشه. اختیار متمرکزه، به سمت پایین جریان داره، یعنی از رهبر به زیردست مرتب میشه. به طور خاص از اقتدار یا اختیار برای انجام وظایف از طریق به کار گیری دیگران استفاده میشه.
داشتن اختیار به نقشی چسبانده میشه، به این معنی که هرکس مقامی رو به دست بیاره از اختیاراتی که به همراه داره برخوردار میشه. هر چه مقام بالاتر باشه، اقتدار و اختیار هم بیشتره، چون توی موقعیتی که به شخص پیشنهاد میشه در صورت نبود اختیار کافی بیفایدس، علاوهبر این، اختیار محدود به سازمانه.
ماکس وبر جامعهشناس آلمانی، سه نوع اختیار رو مشخص میکنه: اختیار سنتی، اختیار کاریزماتیک و اختیارات قانونی – عقلانی. بیشترین مشروعیت قدرت تو اختیارات سنتی وجود داره که منجر به فرهنگ میشه. مردم اقتدار یا اختیار کاریزماتیک رو به دلیل ویژگیهای شخصی رهبر قبول میکنن. علاوه بر این، در مورد اقتدار قانونی – عقلانی، قدرت از طریق قوانین و مقررات مکتوب مشروعیت پیدا میکنه.
قدرت (power) چیه؟
اصطلاح قدرت به توانایی شخصی یک فرد برای متقاعد کردن دیگران برای انجام یا انجام ندادن کاری اشاره میکنه. قدرت به دلیل موقعیت، ماهیت خودکفا و غیر رسمیه و یک مهارت آموخته شده از دانش و تجربس. این حق هدایت رفتار، انتخابها و اعمال دیگرانه. اکثر محققهای جامعهشناس به تعریف ماکس وبر از قدرت پایبندن که میگه: قدرت توانایی اعمال اراده روی دیگرانه.
قدرت روی همه افراد جامعه تأثیر میذاره، این میتونه نه تنها روی روابط نزدیک، بلکه روی گروههای اجتماعی بزرگتر و افراد حرفهای هم تأثیر بذاره. بعضیها قدرت رو غیر اخلاقی یا دستکاری شده میدونن، درحالیکه بعضی دیگه اون رو مفید و توانمند میدونن.
قدرت رو میشه از طریق تجربه به دست آورد و نهایتاً از طریق اشتباهات و اعمال بد از دست داد، اما افراد با کار یا زندگی برای مدت زمان طولانیتری مهمتر و موفقتر میشن. این توانایی سلسله مراتبی نیست، چون میتونه تو هر جهتی حرکت کنه، یعنی شامل از ارشد به زیردستها (پایین) یا از پایین دست به ارشد (به سمت بالا) و چه بین افرادی که در یک استاندارد اما در بخشهای مختلف یک سازمان کار میکنن ( به صورت افقی، هم راستا) ، یا حتی بین افرادی که در سطوح و بخشهای مختلف یک سازمان کار میکنن (عمودی) (مورب) میشه. قدرت توی این راه توسط هیچ مرزی محدود نمیشه، علاوه بر این معمولا با سیاست مرتبط میشه.
فرق بین قدرت و اختیار چیه؟
تفاوت اصلی بین قدرت و اختیار تو اینه که قدرت توانایی یک فرد برای تأثیرگذاری روی عقاید، اعمال یا رفتار شخص دیگهایه، درحالیکه اختیار قدرت مطلقیه که یک شخص یا گروهی از مردم به صورت فردی دارن و روی افراد دیگه اعمال میکنن. تعیین سمت یا نقش رهبری به کسی، این توانایی رو میده که روی دیگران تو سازمان خودش تأثیر بذاره، این کار رو اختیار میگن.
فردی که تو موقعیتهای قدرت دار قرار داره غالباً قدرتمنده، اما برای اختیار نیازی به قدرت نیست. خیلی از سیستمها و سازمانهای سلسله مراتبی برای عملکرد سریع و کارآمد روی قدرت تکیه میکنن. از طرف دیگه، قدرت بهعنوان ظرفیت یا قدرت فرد برای تأثیرگذاری روی سیستمهای اعتقادی، انگیزهها یا الگوهای رفتاری دیگران شناخته میشه. برای قدرتمند شدن، لازم نیست یک شخص یا سازمان جایگاه برجستهای تو یک سلسله مراتب داشته باشن.
بهعنوان مثال، حتی اگه یک شخص دارای عنوان مدیریتی نباشه، یعنی یک کارمند با تجربه و با تخصص فنی بالا باشه اغلب برای گروه همتاهای خودش، سرپرستها و مشتریهای خودش قدرتمند و تأثیرگذار میشه.
بین اختیار و قدرت چندتا تفاوت وجود داره که اونا رو توی ۵ مورد زیر توضیح دادیم:
- حق قانونی و رسمی برای صدور دستورات و فرمانها و همچنین توانایی تصمیمگیری بهعنوان اختیار شناخته میشه، درحالیکه قدرت بهعنوان توانایی یا لیاقت فرد برای تأثیرگذاری و کنترل اعمال دیگران شناخته میشه.
- اختیار یک حق رسمیه که در اختیار مقامات عالی رتبه یا کارکنان مدیریتی قرار داده میشه، درحالیکه قدرت یک عامل شخصیتیه، یعنی یک توانایی اکتسابی محسوب میشه.
- اختیار پیچیده و ایستا هست، درحالیکه قدرت انعطافپذیر و سازگاره.
- اختیار رو میشه تو نمودار سازمانی نشون داد چون به سمت پایین جریان داره، درحالیکه قدرت رو نمیشه به طور دقیق نشون داد چون تو جهات مختلف جریان داره.
- اختیار یک قدرت مشروعه، درحالیکه قدرت میتونه به طور غیرقانونی هم به دست بیاد.
جدول تفاوت اختیار با قدرت
توی جدول مقایسهای زیر ویژگیهای اقتدار و قدرت رو یکجا جمع کردیم تا درک این تفاوتها برای شما راحتتر بشه:
مبنای مقایسه | اختیار | قدرت |
تعریف | مرجع حق رسمی و قانونی برای صدور دستور و فرمان و تصمیم گیریه. | قدرت بهعنوان ظرفیت یا پتانسیل افراد برای تأثیرگذاری و کنترل روی اعمال دیگران تعریف میشه |
دقیقا باید چی باشه؟ | این یک حق رسمیه که به نمایندههای عالی رتبه اعطا میشه. | این یک ویژگی شخصیتیه. |
سلسله مراتب | توسط اختیار دنبال میشه. | توی قدرت وجود نداره. |
وجود داره با | تعیین جایگاه | خود شخص |
منبع | موقعیت و مکان | شایستگی و دانش |
قابل قبول | آره | خیر |
جمعبندی
با بررسی نکات قبل، کاملاً واضحه که قدرت و اختیار یک چیز نیستن، بلکه هر دوتا روش متقاعد کردن دیگران هستن. قدرت نه مشروعه و نه رسمی، درحالیکه اختیار هم مشروعه و هم رسمی. قدرت هیچ ارتباطی با سطح علمی یا موقعیت یک فرد نداره.
در طرف دیگه، اختیار کاملاً به این دو عامل وابسته هست، یعنی سطح موقعیت، سطح اختیار فرد رو مشخص میکنه. خشونت میتونه استراتژی یک فرد قدرتمند باشه، اما استفاده از اعمال خشونتآمیز معمولاً باعث میشه که یک مرجع مشروعیت خودش رو از دست بده.
به نظر شما فرق اختیار و قدرت که در این مقاله توضیح داده شد، درست بوده؟ اگر شما اطلاعات بیشتری از تفاوت قدرت با اختیار میدونید یا فکر میکنید تعریف دقیقتری وجود داره، حتما در بخش نظرات، برای ما ارسال کنید تا مقاله رو اصلاح و تکمیل کنیم.
منابع: