معمولاً همدلی و همدردی به جای همدیگه استفاده نمیشن چون حتی اگه تفاوت همدلی و همدردی رو ندونیم، اما باز حس می کنیم که یکی نیستن! ولی خیلی وقتا پیش میاد که توی بعضی از متنها با یکی از این کلمات مواجه میشیم؛ و در واقع تفاوت ناچیزشون یا نادیده گرفته میشه یا مرتبط نیست و هیچ دلیل واضحی هم وجود نداره که چرا از یکی به جای اون یکی استفاده شده. به همین دلیل در این مقاله از دیفرتو میخوایم در مورد فرق بین همدردی و همدلی صحبت کنیم.
مقدمه
فعالیتهای بشردوستانه واسه موفقیت به راه حلی به اسم دقیق و حد وسطی نیاز دارن؛ یعنی ترکیب درستی از قدرت و خیریه، همدردی و ساختار، اراده کور و پیروی مصمم.
-ویلفری ام. مک کلی، فصلنامهی ویلسون، تابستان ۲۰۰۸
گریه کردن به عنوان تجسم همدلی، خاص انسانهاست و نقشی اساسی در تکامل انسان و پیشرفت فرهنگهای انسانی ایفا کرده.
-مایکل تریمبر، نیویورک تایمز، ۱۱ نوامبر ۲۰۱۲
جملات بالا برای این بود که بگیم موضوع تفاوت همدلی و همدردی موضوعیه که حتی چهرههای سرشنای رو هم درگیر میکنه. این دو کلمه قطعاً از ارزشهای روحی مثبت و ارزشمند آدمه و شاید پیش نیاز خیلی از احساسهای بشری ما باشه. در این زمینه میتوانید مقاله تفاوت عشق و دوست داشتن رو هم بخونید.
همدردی یعنی به اشتراک گذاشتن
همدردی (از ریشه Sympathes به معنای “داشتن احساسات مشترک، همدرد”) در فرهنگ لغت چندین معنی داره، یکی از معنیاش اینه: “کنش یا گنجایش ورود یا حس کردن احساسات یا علایق فرد دیگری” وقتی از همدردی میشنویم، به موقعیتهایی فکر میکنیم که درد روحی توشون هست:
- پریشانی النور نیز، بویژه با آن امتیازات برجسته، در برابر خانم جنینگز قرار داشت؛ و در مورد مادر آنها، با در نظر گرفتن آن که ماریان برای مادرش همان ارزشی را دارد که شارلوت برای او، احساس همدردی نسبت به ماریان با صمیمیت خاصی همراه شده بود.
-جین آستن، عقل و احساس، ۱۸۱۱ - او فکر کرد: در بادهای نرم، نوعی نوازش وجود داشت؛ و در پریشانیاش، حس و حال کلی تاریکی، برای او مانند نوعی همدردی بود.
-استیفن کرین، نشان سرخ دلیری، ۱۸۹۵
وقتی دوستی عزادار یکی از عزیزانشه، شاید شما بخواید پیامی برای همدردی بفرستید. معنی نامه اینه که شما هم همراه دوست عزادارتون، ناراحت هستین (در درد او شریک هستید). قسمت “همـ” در همدردی معنی “دوتایی” یا “در یک زمان” میده و همون پیشوندیه که تو کلمههایی مثل هممعنی، همشکل و همایش استفاده میشه (آخری در اصل به معنای همان موقعیت دورهم جمع شدنه)؛ به همین دلیل میشه همدردی رو درد مشترک تعریف کرد.
همدلی یعنی فهمیدن
همدلی (Empathy) مفهوم “فرافکنی” رو پیش میکشه. وقتی که بر اساس شناختی که از یه نفر دارین، تصوری از احساسی که داره پیدا میکنین، یعنی با اون شخص احساس همدلی میکنین، علیرغم این که اون احساسات رو مستقیماً حس نمیکنین:
- با گذر زمان این بینش برای من خیلی مفید بود و کمک کرد که نه فقط نسبت به دوست پسرهای بد و رئیسهای دیوانه، بلکه برای فهمیدن ایالتی که توش زندگی میکنم، یعنی تگزاس هم احساس همدلی کنم…
-میمی سوارتز، نیویورک تایمز، ۱۷ جولای ۲۰۱۵ - همانطور که او با خود داستانهایی را، که افراد جنگی برایش گفته بودند، مرور میکرد، آن نامهها همدلی خیالی ای که باعث میشود او لایق شهرتی که به عنوان شاعر جنگی دارد، باشد را نشان میدادند.
-مونرو ک. اسپیرز، جاه طلبی آمریکاییها، ۱۹۸۷
احساسی که در همدلی وجود داره رو میشه توی این اصطلاح آشنا دید: “خود را جای دیگری گذاشتن”.
تاریخچه استفاده از همدلی و همدردی
تفاوت بزرگ بین همدردی و همدلی، مدت زمانیه که از هر کدوم در ادبیات بشر استفاده میشن. کلمه همدردی (معادل sympathy) اولین بار تو قرن ۱۶ وارد زبان انگلیسی شد. اما کلمه همدلی (معادل empathy) یه کلمه جدید تو زبان انگلیسیه که سر منشاء اون یه علم نسبتا جدیده، یعنی روانشناسی.
- با استفاده از همدلی، یک موجود از آگاهی یک موجود دیگه نسبت به وجود چیزی، آگاهی داره. اینکه یه حیوان به واکنش یه حیوان دیگه واکنش نشون میده، زیر همین تعریف میاد. با این حال، در کل این تعریف رویدادهای ذهنیای رو مشخص میکنه که معمولاً واسه انسان هستن و به انسان کمک میکنن که خودآگاه رو از نا خودآگاه جدا کنه.
-ادوارد جی. بورینگ، نقد روانشناسی، جلد ۴۴ شماره ۶، نوامبر ۱۹۳۷
همدلی میتونه از نظر نوعی فاصله عاطفی در مقابل همدردی قرار بگیره.
- همدردی یعنی کنش یا گنجایش ورود یا حس کردن احساسات دیگران. از طرف دیگه، همدلی، هم شناسایی چیزهاست، و هم اشاره ضمنی داره به آگاهی یه نفر از جدا بودنش از چیزی که میبینه. یکی از سختترین وظیفههایی که به عهده انسان گذاشته شده تعهد متقابل به مشکلات دیگرانه، در حالی که هویت خودش رو حفظ میکنه.
-روزنامه انجمن پزشکی آمریکا، ۲۴ مه ۱۹۵۸
خیلی از نویسندهها که احتمالاً از ظریف بودن این تفاوت آگاهی دارن، خیلی تلاش میکنن که توضیح بدن و تاکید کنن که چرا یکی رو به جای اون یکی استفاده کردن.
- حسابی کاملتر علاوه بر همدردی، به همدلی هم نیاز داره؛ یک تغییر عقیده توی درگیریهای نژادی لیدبلی؛ همدلی و همدردی با این افراد مطمئناً سادهتر میشد اگه علاوه بر تکیه بر تجربههای شخصیای که افراد از نژادپرستی دارن، مصاحبههای صادقانهتر با شاهدان آفریقایی-آمریکایی بازمانده صورت میگرفت.
-رابرت کریستگاو، نقد کتاب نیویورک تایمز، ۱۶ ژانویه ۱۹۹۳ - همدلی یک کلمه باب روز شده که بجای همدردی استفاده میشه، علی رغم این که صریحاً معنیش با همدردی فرق میکنه، معنیش اینه: “بینش فکری در مورد احساسات دیگران بدون سهیم شدن در آنها”
-جان اچ. دیرکس، زبان پزشکی (ویراست دوم)، ۱۹۹۳ - انتقاد، مانند تخیل، نمودی از همدلی بود، یعنی اینکه خودتون رو جای یه نفر دیگه بزارین.
-جی مک اینرنی، نقد کتاب نیویورک تایمز، ۶ اوت ۱۹۸۹ - من مجبور شدم که باور کنم همدردی و میل به اینکه دیگران رو بفهمیم یا بهتر از اون، به دیگران کمک کنیم، اصالتاً فضیلت محسوب میشن.
-کاترین اف. جرالد، رینگساید سیت، ۱۹۳۷
تفاوت همدردی و همدلی چیه؟
تفاوت نسبتاً بزرگی بین دو مفهوم همدلی و همدردی وجود داره. همدردی کلمه و ارزشی به نسبت شناخته شدهست که مردم ازش استفاده میکنن. با اینکه ممکنه این دو تا خیلی شبیه هم به نظر برسن، ولی معنی و کاربرد متفاوتی دارن. ماه سپتامبر ماه ملی خودکشی و پیشگیری از آن است. بیایید ارزش همدلی رو وقتی که از پیشگیری از خودکشی حرف میزنیم، بررسی کنیم.
فرهنگ لغت مریام-وبستر همدردی رو اینطور تعریف میکنه: “احساسی که شما به مشکلات، غم، شکستها و… دیگران اهمیت میدید و برای اونا احساس تاسف میکنید.” در حالی که این کاری سخاوتمندانه است و یجورایی میتونه احساسی از حمایت رو با ابراز همدردی به وجود بیاره، همدلی راهی موثرتر برای ارتباط با اون دردهای احساسی زیادیه که وجود دارن.
همدلی اینطور تعریف شده: “احساسی که شما تجربهها یا عواطف دیگران رو میفهمید و اونا رو حس میکنید.” یا “توانایی حس کردن احساساتی که دیگران دارن.” احساس تاسف واسه یه نفر به شکل خودکار احساس ترحم به وجود میاره، که توی موقعیتهایی که مردم در رنج هستن کمکی نمیکنه. اینجا همدلی پُلی میشه که دو تا آدم رو بهم متصل میکنه و فضایی واسه درمان صادقانهتر، فهم و دلسوزی به وجود میاره. با کار کردن روی همدلیمون میتونیم دیدگاههای بقیه رو بشنویم و به دیگران بیشتر کمک کنیم.
همدلی چجوری به پیشگیری از خودکشی مرتبطه؟
طبق گفته موسسه ملی سلامت روانی امریکا، آمار خودکشی به طور ثابتی از سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۶ در ایالات متحده افزایش پیدا کرده. نشون دادن همدلی توی ارتباطهامون با دیگران، استراتژی دیگهایه که ما میتونیم تو برنامههامون واسه جلوگیری از خودکشی جاش بدیم.
این راهبردی دوطرفهست. داشتن همدلی برای انسانهای دیگه احساس ارتباط حسی رو بین افراد، گروهها، خانوادهها و جوامع به وجود میاره. داشتن علاقه شخصی به آدمای دور و برتون حس امنیت به وجود میاره. هم کودکان و هم بزرگسالان برای رشد کردن نیاز به وابستگی مطمئن به اطرافیانشون دارن. استفاده از یه راهبرد همدلانهتر با اطرافیانتون، جر و بحثها و رنجهایی که به خاطر عدم ارتباط ایجاد میشن رو از بین میبره. این تبدیل به محافظی طبیعی برای عزیزانمون میشه.
نشون دادن همدلی به افرادی که میخوان خودکشی کنن، شاید بتونه اونا رو از فکر خودکشی منصرف کنه. بجای استفاده از همدردی توی این جور مواقع، نشون دادن همدلی میتونه نتایج مثبت بهتری داشته باشه.
طبق گفته کلوئی چانگ، متخصص شبکههای اجتماعی، شش تفاوت اصلی بین همدلی و همدردی وجود داره:
- همدلی نیازمند شنیدن فعالانه ست.
- همدردی نیازمند دادن نصیحتی است که از شما خواسته نشده یا گفتن این که فرد مقابلتون چه کار باید بکنه.
- همدلی از این نظر خیلی موثرتره، چون اکثر اوقات مردم فقط میخوان که یه نفر بهشون گوش بده.
- همدردی میگه “من میدونم تو چه حسی داری.” همدلی میگه “من احساسی که تو داری رو حس میکنم.”
- از این نظر، همدلی یعنی این که نسبت به احساسات دیگری آگاه باشی، و نه فقط احساسات خودت.
- همدردی اغلب با قضاوتهای زیادی همراهه. توی همدلی قضاوتی وجود نداره. همدردی یعنی فهمیدن از نقطه نظر خودتون. همدلی یعنی خودتون رو جای یه نفر دیگه بگذارین و بفهمین که چرا اونا ممکنه چنین احساسی داشته باشن. با فهمیدن ریشههای احساسات مردم، ما میتونیم بهتر اونا رو بفهمیم و انتخابهای سالمتری جلوی اونا بزاریم.
جملهی مورد علاقه همدردی اینه: “بیچاره” یه حس ترحم نسبت به گرفتاری فرد به وجود میاره. جمله مورد علاقه همدلی اینه: “میفهمم که چه حسی داره. باید خیلی سخت باشه.” این به فرد کمک میکنه که شنیده بشه، فهمیده بشه و احساس ارزشمند بودن کنه. همدردی روی معنی ظاهری گفتهها تمرکز میکنه، ولی همدلی نسبت به نشانههای غیر کلامی حساسه. داشتن آگاهی نسبت به معنی واقعی حرفهای مردم، توی نگه داشتن ارتباط باهاشون کمککنندهست.
در آخر، همدردی میخواد که احساسات خودتون و دیگران رو متوقف کنه. احساسات به کنار رونده میشن و ازشون اجتناب میشه تا وقتی که با درد شدیدی تموم میشن. همدلی احساسات شما و دیگران رو تایید میکنه.
با چک کردن همدلی خودتون نسبت به درد بقیه، میتونید آروم آروم شروع کنیم به دوباره ساختن ارتباطهایی که با دیگران از دست دادیم و همچنین ارتباطهای الانمون رو میتونیم قویتر کنیم. حامی، فهمیده و دلسوز بودن رکنهای اساسی توی اهمیت دادن به همه افراد هستن، چه جوان چه پیر.
خلاصه تفاوت بین همدردی و همدلی
در کلمه همدردی، “همـ” به معنای “با یکدیگر” است و هنگامی استفاده میشه که شخصی عواطف دیگران رو درک میکنه، مانند وقتی که شخصی، وقتی فردی از نزدیکانش عزادار است، برای اون فرد احساس ناراحتی میکنه. همدلی کلمه جدیدیه که همانند همدردی به احساسات مرتبطه. تفاوتش با همدردی توی اینه که همدلی دلالت بر فاصله احساسی بیشتری داره. با همدلی، میتونین احساس کسی رو تصور کنین یا بفهمین، بدون این که ضرورتا خودتون اون احساسات رو داشته باشین.
- پیشنهاد مطالعه: تفاوت خشم و نفرت
به نظر شما فرق بین همدلی و همدردی که در این مقاله توضیح داده شد، درست بوده؟ اگر شما اطلاعات بیشتری از تفاوت همدلی و همدردی میدونید یا فکر میکنید تعریف دقیقتری وجود داره، حتما در بخش نظرات، برای ما ارسال کنید تا مقاله رو اصلاح و تکمیل کنیم.
منابع:
سلام
خیلی از فرق همدلی و همدردی رو نمیدونه و فکر میکنند هر دوشون یکی از ولی همدردی و همدلی بسیار با هم تفاوت دارند و در کشورهای خارجی بسیار روی این عمل کار میشه.
سلام همدلی در جوامع امروز بسیار پرکاربرد و به امر بسیار مهمی تبدیل شده اگه همدلیها نباشه هیچ انسانی در روی کره زمین باقی
نمی مونه.
سلام و خسته نباشید معمولاً هم دردی در دنیای امروزه بسیار زیاد شده چند نمونه اینه از این هم دردی ها : فوت اطرافیان تصادف یک عضو خانواده یا فوت آشنا یا غیر یا دوستان این نمونه ای از همدردی است.