عمده مردم ما تنها چیزی که از کمونیسم میدونن اینه که خدا رو قبول ندارن! ایدئولوژی کمونیسم عمدتاً برای نحوه اداره ممکلت هست (فاز عقیدتی نداره) و چیزی در تضاد و رقابت با دموکراسی هست. این مقاله، به بررسی تفاوت ایدئولوژی و نحوه حکومتداری کمونویسم و دموکراسی پرداخته و اطلاعات جالبی در اختیار شما قرار میده. با دیفرتو همراه باشید.

تفاوت بین کمونیسم و دموکراسی

نظامای سیاسی کمونیستی و دموکراتیک، بر روی اصول ایدئولوژیک متفاوتی بنا شده‌ان. با این که در ظاهر به نظر می‌رسه این دو نظام در فلسفه‌ی “قدرت برای مردم” اشتراک نظر دارن اما در عمل، اساس اقتصادی و سیاسی جامعه رو به شکلای کاملاً متفاوتی تعیین می‌کنن. در حوزه‌ی اقتصادی، کمونیسم میگه برای این که از شر نابرابری اقتصادی خلاص بشیم، دولت باید کنترل تمام سرمایه و صنعت کشور رو در اختیار خودش بگیره؛ اما در مقابل، دموکراسی حق افراد برای مالکیت دارایی‌ها و ابزار تولید رو به رسمیت می‌شناسه.

چشم‌اندازای سیاسی این دو نظام هم با همدیگه فرق زیادی دارن. در یک جامعه‌ی دموکراتیک، مردم آزادن که حزبای سیاسی خودشون رو بسازن و در انتخابات، آزادانه و با رعایت عدالت با بقیه رقابت کنن؛ اما در یک جامعه‌ی کمونیستی اختلاف نظرهای سیاسی تحمل نمیشه و تنها یک حزب هست که دولت رو اداره می‌کنه.

دموکراسی چیست

تفاوت ایدئولوژی کمونیسم با دموکراسی

کمونیسم یک جنبش سوسیالیستیه که می‌خواد جامعه‌ای بدون طبقه و پول بسازه (برای اطلاعات بیشتر، مقاله تفاوت سوسیالیسم با کاپیتالیسم رو بخونید). کمونیسم در مقام یک ایدئولوژی، جامعه‌ای رو عاری از طبقه‌بندی اجتماعی، سرکوب و کمیابی به تصویر می‌کشه و در مورد پرولتاریا (طبقه‌ی کارگر) هم این طور تصور میشه که قراره در یک انقلاب اجتماعی و عمدتاً از طریق یک شورش مسلحانه نظام سرمایه‌داری رو ساقط کنه.

دموکراسی شکلی از حکومته که به همه‌ی شهروندای واجد شرایط در اتخاذ تصمیمایی که روی زندگیشون اثرگذاره، حق اظهار نظر و تاثیرگذاری برابر رو میده. همه‌ی مردم می‌تونن در تعیین قوانین، مستقیماً از طریق انتخاب نماینده‌ها به طور برابر نقش داشته باشن.

تفاوت خاستگاه کمونیسم با دموکراسی

ظهور ایده‌ی کمونیسم به قرن شانزدهم و نویسنده‌ی انگلیسی توماس مور برمی‌گرده که در کتابش به نام “آرمان‌شهر” جامعه‌ای رو بر اساس مالکیت جمعی دارایی‌ها توصیف کرده. بعد از انقلاب فرانسه که فرانسوا نوئل بابوف درباره‌ی مطلوبیت مالکیت جمعی زمین و برابری کامل بین اهالی شهر صحبت کرد، کمونیسم برای اولین به عنوان یک دکترین سیاسی مطرح شد. کمونیسم مدرن هم بعد از انقلاب صنعتی و زمانی که کارل مارکس و فریدریش انگلس “مانیفست کمونیست” رو منتشر کردن، ظهور کرد.

دموکراسی در آتن و در یونان باستان آغاز شد که در سال ۵۰۷-۵۰۸ قبل از میلاد، آتنی‌ها از بین خودشون افرادی رو به شکل تصادفی برای منصب‌های دولتی و قضایی انتخاب کردن و مجمع قانون‌گذاری رو هم با شرکت همه‌ی شهروندها و در نظر گرفتن حق رای و صحبت کردن برای اون‌ها تشکیل دادن. البته زن‌ها، برده‌ها، غریبه‌ها (خارجی‌ها) و همه‌ی شهروندای زیر بیست سال از شرکت در مجمع محروم بودن.

فرق کمونیسم و دموکراسی

توسعه مدرن دموکراسی و کمونیسم

با انقلاب اکتبر ۱۹۱۷، حزب بلشویک قدرت رو در شوروی (روسیه سابق) به دست گرفت که بعد نام خودشون رو به حزب کمونیست تغییر دادن و یک حکومت تک‌حزبی ایجاد کردن که می‌خواست نوع خاصی از کمونیسم رو به نام “لنینیسم” (لنین، نام رهبرشون بوده) در کشور اجرا کنه. اون‌ها تمام اموال و دارایی‌ها رو ملی اعلام کردن و راه‌آهن و همه‌ی کارخونه‌ها رو تحت کنترل دولت درآوردن. بعد از جنگ جهانی دوم، کمونیسم در اروپای شرقی و مرکزی گسترش یافت و در ۱۹۴۹ هم حزب کمونیست چین، جمهوری خلق چین رو تاسیس کرد. به جز این‌ها کمونیسم به کشورهایی مثل کوبا، کره‌ی شمالی، ویتنام، لائوس، کامبوج، آنگولا، موزامبیک و بسیاری از جاهای دیگه هم سرایت کرد؛ به طوری که در اوایل دهه‌ی ۱۹۸۰، یک‌سوم جمعیت دنیا در کشورهای کمونیستی زندگی می‌کردن.

اولین کشوری که در تاریخ معاصر دموکراتیک شد، جمهوری کورسیکا در سال ۱۷۵۵ بود. با این حال عمر این جمهوری کوتاه بود و اولین کشوری که یک نظام دموکراتیک رسمی رو پایه‌گذاری کرد، فرانسه بود که حق رای عمومی رو برای مردها در سال ۱۸۴۸ قانونی کرد. پدران بنیانگذار ایالات متحده، حکومت جدید خودشون رو دموکراتیک توصیف نکردن؛ اما به اصول آزادی و برابری اعتقاد داشتن.

پیشنهاد مطالعه »»  تفاوت کاپیتالیسم (سرمایه داری) و سوسیالیسم چیه؟

در اواخر دهه‌ی ۱۸۶۰، در ایالات متحده به همه‌ی مردها حق رای اعطا کردن و حق رای برای همه‌ی شهروندا هم با تصویب قانون «حق رای» از سوی کنگره در سال ۱۹۶۵، به دست اومد. بعداز جنگ جهانی اول، دموکراسی یک نظام سیاسی محبوب بود؛ اما رکود بزرگ منجر به شکل‌گیری دیکتاتوری‌ها در بیشتر قسمت‌های آسیا و اروپا شد. بعد از جنگ جهانی دوم، در بخش‌های آمریکایی، انگلیسی و فرانسوی کشورهای آلمان، اتریش، ایتالیا و ژاپن، حکومت‌های دموکراتیک تشکیل شدن. (اطلاعات بیشتر: تفاوت جنگ جهانی اول و دوم).

تا سال ۱۹۶۰، اکثریت کشورها حکومت‌های دموکراتیک داشتن، هر چند خیلی از اون‌ها انتخابات‌های قلابی و صوری برگزار می‌کردن یا این که در حقیقت یک حکومت کمونیستی بودن. اسپانیا، پرتغال، آرژانتین، بولیوی، اروگوئه، برزیل و شیلی، همگی در فاصله‌ی سال‌های ۱۹۷۰ تا ۱۹۹۰ به دموکراسی تبدیل شدن.

 

کمونیسم

چکش، داس و ستاره‌ی قرمز، نمادهای جهانی کمونیسم هستن. تصویرهای چند نفر از کمونیست‌های معروف هم میتونید ببینید که از پایین و در جهت عقربه‌های ساعت عبارتن از: چِن‌ دوکسیو، لئون تروتسکی، ولادیمیر لنین، کارل مارکس، فردریش انگلس

 

تفاوت نظام حکومتی دموکراسی و کمونیسم

کمونیسم در شکل ایدئولوژیکش هیچ دولتی نداره، با این حال در مرحله‌ی گذار بین سرمایه‌داری و کمونیسم، وجود یک دیکتاتوری رو لازم میدونه. حکومتای کمونیستی در عمل شکلای مختلفی به خودشون می‌گیرن اما معمولاً در نهایت به یک دیکتاتوری مطلق تبدیل میشن.

حکومتای دموکراتیک هم شکلای مختلفی دارن اما در دموکراسی‌های مدرن، انتخابات برگزار میشه که شهروندا میتونن برای نمایندگی کردن خواسته‌هاشون در حکومت، به افراد و حزب‌ها رای بدن.

مدل‌های مختلف دموکراسی و کمونیسم

طیف وسیعی از تعاریف مختلف برای کمونیسم وجود داره که معمولاً هر کدوم نام دیکتاتور بنیان‌گذارشونو گرفتن؛ مثل مارکسیسم، لنینیسم، استالینیسم، تروتسکیسم، مائوئیسم، تیتوئیسم و یوروکمونیسم.

از دموکراسی هم شکلای مختلفی دیده میشه از جمله: نمایندگی، پارلمانی، ریاست جمهوری، مشروطه، دموکراسی مستقیم و سلطنت‌های مشروطه.

تفاوت کمونیسم با دموکراسی

دولت‌های فعلی با حکومت دموکراسی و کمونیسم

دولتای کمونیستی فعلی عبارتن از: جمهوری خلق چین، جمهوری کوبا، جمهوری دموکراتیک خلق لائوس و جمهوری سوسیالیستی ویتنام. برخی‌ها هم کره‌ی شمالی رو به عنوان یک دولت کمونیست می‌شناسن.

طبق گزارش خانه‌ی آزادی، در حال حاضر ۱۲۳ دموکراسی انتخاباتی در دنیا داریم. مجمع جهانی دموکراسی میگه ۵۸/۲ درصد از مردم دنیا در کشورهای دموکراتیک زندگی میکنن.

انتقادات علیه کمونیسم و دموکراسی

از ایدئولوژی کمونیسم به این خاطر که باعث کند شدن پیشرفت فناوری، کاهش انگیزه‌ها و کاهش سطح رفاه میشه، انتقاد میکنن. غیر عملی بودنش هم یکی دیگه از دلایل مورد انتقاد واقع شدنشه. از طرف دیگه معتقدن که دولتای کمونیستی مسئول درست شدن قطحی‌، پاکسازی جمعیتی و … و جنگ هستن و از اون‌ها به خاطر سوابق بد حقوق بشریشون انتقاد میکنن. استفان کورتوا با استدلال میگه که کمونیسم باعث مرگ تقریبا ۱۰۰ میلیون نفر در قرن بیستم شده.

از دموکراسی هم با ادعای ناکارآمدی و درست کردن نابرابری ثروت انتقاد میکنن. به جز این، معتقدن در حکومت‌های دموکراسی، افراد نا‌آگاه نقش برابری با افراد آگاه در تصمیم‌گیری‌ها دارن و گروه اکثریت هم این امکان رو دارن که گروه اقلیت رو سرکوب کنن.

تفاوت کمونیسم با دموکراسی چیه؟

رسیدیم به جدول نهایی و جمع‌بندی فرق دموکراسی و کمونیسم. بخونید و یاد بگیرید!

کمونیسم دموکراسی
فلسفه از هرکس به اندازه‌ی توانش گرفته بشه و به هرکس به اندازه‌ی نیازش داده بشه. پیشرفت تکنولوژی، فراوونی فوق‌العاده‌ای به بار میاره و همین اتفاق، دسترسی آزاد به کالاهای مصرفی رو ممکن می‌کنه. در یک دموکراسی، مردم تصمیم می‌گیرن که چطور جامعه‌شون رو اداره کنن. پادشاها و حاکمای مستبد به چشم تهدید علیه حقوق ذاتی انسان‌ها دیده میشن. همینطور همه‌ی شهروندای واجد شرایط هم نقش برابری در تصمیم‌گیری‌ها دارن.
نظام سیاسی یک جامعه‌ی کمونیستی، نه دولت داره و نه طبقه و این مردم هستن که مستقیماً اون رو اداره میکنن؛ اما با این حال تا امروز چنین جامعه‌ای درست نشده. در عمل، حکومت‌های کمونیستی‌ای که تا امروز ایجاد شدن، ماهیتی تمامیت‌خواه (توتالیتر) داشتن و با یک حزب مرکزی هم کشور رو اداره میکردن. دموکراتیک (توجه: منظور احزاب دموکراتیک نیستن)
عناصر کلیدی حکومت متمرکز، اقتصاد دستوری، دیکتاتوری پرولتاریا، مالکیت جمعی (اشتراکی) ابزارهای تولید، نبود مالکیت خصوصی، برابری بین هر دو جنس و همه‌ی آدم‌ها. معمولا هم ضد دموکراتیک هستن و نظام تک‌حزبی دارن. انتخابات آزاد، حق رای، قاعده‌ی اکثریت
ساختار اجتماعی همه‌ی تفاوت‌های طبقاتی حذف میشن و جامعه‌ای ساخته میشه که در اون هر کس هم مالک ابزارهای تولیده و هم صاحب کاره دموکراسی‌ها در مقابل شکل‌گیری طبقات سیاسی و اقتصادی متمایز و تفکیک مردم در این طبقات، مقاومت می‌کنن؛ اما با این حال به خاطر وجود جامعه‌ی سرمایه‌داری، تمایزهای طبقاتی میتونن آشکار بشن و این وضعیت هم از دولتی به دولتی دیگه متفاوته.
تعریف نظریه جهانی یا نظام سازماندهی اجتماعی مبتنی بر نگهداری جمعی دارایی‌ها و مالکیت واقعی جامعه یا دولت. قبول نکردن بازارهای آزاد و بی‌اعتمادی شدید به هر شکلی از سرمایه‌داری حکمرانی اکثریت. در یک دموکراسی افراد یا گروه‌های اقلیت، حمایتی در مقابل قدرت اکثریت ندارن. در موارد مختلف ممکنه مردم نماینده‌های خودشون رو هم انتخاب کنن.
مالکیت خصوصی منسوخ شده. مشاعات، مالکیت رو نفی می‌کنه و جای اون رو میگیره و کاربری و استفاده‌کننده بودن هم به جای مالکیت قرار میگیره. به طور کلی مالکیت خصوصی مجازه، هر چند ممکنه گروه اکثریت، محدودیتایی رو برای حقوق مالکیت تعیین کنن.
مذهب منسوخ شده. هه‌ی مفاهیم دینی و متافیزیکی رد میشن. انگلس و لنین هر دو میگن که دین یک مخدر یا یک «شراب معنوی» هست و باید با اون مبارزه کرد. از نظر این دو نفر، الحاد عملی به معنای سرنگونی زوری تمام ساختارهای اجتماعی فعلیه. به طور کلی آزادی مذهبی پذیرفته شده؛ هر چند ممکنه گروه اکثریت، آزادی‌های مذهبی رو برای اقلیت محدود کنه.
انتخاب آزادانه حاکمان با رای خودشون برای وضعیت اقتصادی و سیاسی بقیه‌ی مردم تصمیم می‌گیرن و در عمل هم از تجمعات، زور، تبلیغات و پروپاگاندا و… برای کنترل بقیه استفاده میکنن. ممکنه افراد برای خودشون تصمیم بگیرن؛ به غیر از موقعی که یک جناح اکثریت افراد رو محدود کنه.
نظام اقتصادی ابزارهای تولید رو به شکل اشتراکی استفاده میکنن و مفهوم مالکیت کالاهای سرمایه‌ای نفی میشن. تولید به صورتی سازماندهی میشه که مستقیما نیازهای آدم‌ها رو تامین کنه و (کالاها) کاربرد پولی نداشته باشن. ایده‌ی کمونیسم بر فرض وفور مواد اولیه پایه‌گذاری میشه. دموکراسی‌ها معمولا اقتصاد بازار آزاد دارن. سیاست‌های اقتصادی رو رای‌دهنده‌ها (یا نمایندگان منتخبشون) تعیین می‌کنن. اقتصادشون معمولا سرمایه‌داری یا کینزی (Keynesian) است.

 

تبعیض از لحاظ تئوری، همه‌ی اعضای کشور با هم برابر هستن. از لحاظ تئوری، همه‌ی شهروندا حق تصمیم‌گیری برابر دارن و با همه هم به شکلی برابر برخورد می‌کنن. با این حال معمولاً استبداد گروه اکثریت علیه گروه اقلیت مجازه.
اندیشمندا و طرفدارای اصلی کارل مارکس، فردریش انگلس، پتر کروپوتکین، رزا لوکزامبورگ، ولادیمیر لنین، اما گلدمن، لئون تروتسکی، جوزف استالین، هوشی مین، مائو تسه تونگ، یوسیپ بروز تیتو، انور خوجه، چه گوارا، فیدل کاسترو توماس جفرسون، جان آدامز، نوآ وبستر، سولون، کلیستنس
راه تغییر در یک کشور کمونیستی، دولت عامل تغییره نه بازار یا خواسته‌های مصرف‌کننده‌ها. این تغییرات هم وابسته به تغییر ایدئولوژی یا حتی هوی و هوس عاملان میتونه سریع یا کند اتفاق بیفته. رای‌گیری
گوناگونی‌ها آنارشیسم چپ‌گرا، کمونیسم شورایی، کمونیسم اروپایی، کمونیسم جوچه، مارکسیسم، کمونیسم ملی، کمونیسم پیشامارکسیسم ، کمونیسم اولیه، کمونیسم مذهبی، کمونیسم بین المللی دموکراسی مستقیم، دموکراسی پارلمانی، دموکراسی نمایندگی، دموکراسی ریاست جمهوری
نمونه‌های مدرن دیکتاتوری‌های چپ‌گرای افراطی اخیر از جمله شوروی (۱۹۲۲-۱۹۹۱) و کشورهای اقماری‌اش در اروپای شرقی. در حال حاضر هم تنها ۵ کشور هستن که حکومت کمونیستی دارن: چین، کره شمالی، کوبا، لائوس بیشتر از نصف دنیا، از جمله ایالات متحده، کانادا، اروپای غربی، استرالیا، نیوزیلند، ژاپن و… . انگلستان چون پادشاه داره، مثالی از یک کشور دموکراتیک غیر جمهوریه.
تاریخچه احزاب کمونیست اصلی از جمله حزب کمونیست اتحادیه شوروی (۱۹۱۲-۱۹۹۱)، حزب کمونیست چین (۱۹۲۱-تا امروز)، حزب کارگران کره (۱۹۴۹-تا امروز)، حزب کمونیست کوبا (۱۹۶۵ – تا امروز) طی قرن پنجم در آتن باستان ایجاد شد و تکامل پیدا کرد. رهبر سولون و کلئیستنس، اصلاحات مهم متعددی انجام دادن. مقدونیه، به دموکراسی یونان در ۳۲۲ قبل از میلاد خاتمه داد.
دیدگاه نسبت به جنگ کمونیستا معتقدن جنگ با بیشتر کردن تولید، به اقتصاد کمک میکنه اما بهتره که از اون اجتناب کرد. وابسته به نظر اکثریت
معایب از نظر تاریخی، در کشورهای کمونیستی همیشه یک گروه جامعه رو کنترل کردن. این مسئله میتونه به علت تجمیع همه‌ی منابع و قدرت باشه که هیچ وقت به مردم واگذار نمیشن. گروه اکثریت میتونه به حقوق گروه اقلیت تجاوز کنه.
پیشنهاد مطالعه »»  تفاوت کمونیسم و سوسیالیسم چیه؟

در انتها، مطالعه مقاله تفاوت توتالیترسیم و فاشیسم یا تفاوت سوسیالیسم با کاپیتالیسم رو هم پیشنهاد میکنیم.

به نظر شما فرق کمونیسم با دموکراسی که در این مقاله توضیح داده شد، درست بوده؟

اگر شما اطلاعات بیشتری از تفاوت دموکراسی و کمونیسم می‌دونید یا فکر می‌کنید تعریف دقیقتری وجود داره، حتما در بخش نظرات، برای ما ارسال کنید تا مقاله رو اصلاح و تکمیل کنیم.

منابع:

۵/۵ - (۵ امتیاز)